ادب علمدار

حضرت امیر علیه‏السلام می‏فرماید:

ادب گنج گدا است - یار بی‏یاور - جلیس در مجلس - انیس در وحدت - خاطر پریشان را مجموع می‏دارد - دل مرده را زنده و صاحب خود را به مقصود می‏رساند و گفته‏اند عقل بدون ادب چون شجاعی بی‏اسلحه است.


حضرت اباالفضل علیه‏السلام دارای مقام ادب به تمام معانی بود هم ادب نفس داشت و هم ادب درس - در

ادب او همین حد بس که هیچ گاه برادرش حضرت حسین علیه‏السلام را برادر خطاب نکرد و همیشه سیدی و

مولایی عرض می‏کرد مگر یک دفعه آن هم در آخرین نفس حیات بود که صدا زد ای برادر برادر را دریاب - و نسبت 

به همه خاندان بزرگ و کوچک ادب را از دست نمی‏داد کمال تواضع و فروتنی را نسبت به همه داشت ادب او

نسبت به زیردستان هم مانند بزرگ‏تران بود و هیچ گاه رو ترش نمی‏کرد مگر از روی غیرت آن هم برای دشمن.

عباس ادب خود را پس از شهادت هم نگاه داشت می‏گویند و می‏نویسند ملکه هند نذری کرد تا

گنبد ابوالفضل را طلا کند حاجت او مانند همه ارباب حوائج که درب خانه باب الحوائج برآورده می‏شد برآورده

گشت مقدار بسیاری طلا برداشت و به طرف عتبات عالیات رهسپار شد و مهندسین بزرگ با خود برد آن گاه که

بنا بود صبح فردا شروع به انجام تعهد و نذر کنند خدمه آستانه مبارکه بارگاه با عظمت عباس خواب رفته و بر

حسب معمول به آنها فرمود: من راضی نیستم گنبدم طلا شود چه باید بین آقا و نوکر فرقی باشد. تا این حد

عباس ادب را نگاه می‏داشت و آن طلاها را به جای دیگر در حساب حضرت اباالفضل مصرف نمودند البته با عقیده

فرقه شیعه و به نص آیه قرآن شهداء کربلا زنده هستند و رزق می‏برند و ادب عباس در حیات و شهادت یکسان

است این بود مقام ادب اباالفضل علیه‏السلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد